|
در حمله نظامیان صهیونیست به شهر نابلس 10 نفر از رزمندگان مقاومت به شهادت رسیدند
نابلس مثل جنین
حماس: انتقام نابلس را از دشمن خواهیم گرفت
نظامیان اشغالگر اسرائیلی صبح دیروز به شهر نابلس یورش بردند. وزارت بهداشت فلسطین در تازهترین بیانیه خود در اینباره اعلام کرد شمار شهدای حمله به نابلس به ۹ نفر و شمار مجروحان به ۹۷ نفر رسیده که حال شماری از آنان نیز وخیم است. بنا به گزارشها، منابع محلی از وقوع درگیری شدید بین اعضای مقاومت فلسطین و اشغالگران صهیونیست در پی حمله آنان به نابلس خبر دادند. نظامیان صهیونیست با شلیک گلوله و گاز اشکآور اقدام به سرکوب فلسطینیان کردند. نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی صبح دیروز منزلی در محله الشیخ مسلم در شهرک قدیمی نابلس را که داخل آن «محمد ابوبکر الجنیدی» فرمانده گردان نابلس وابسته به گردانهای القدس و «حسام اسلیم»- که تحت تعقیب صهیونیستهاست- حضور داشت، محاصره کردند. بر این اساس نیروهای ویژه اسرائیل به بازار شرقی در شهرک قدیمی نابلس یورش بردند و با نیروهای مقاومت درگیر شدند. مبارزان مقاومت نیز در چندین نقطه در شهر نابلس با اشغالگران صهیونیست وارد درگیری مسلحانه شدند. همچنین صهیونیستها به سمت نیروهای امدادگر تیراندازی کرده و مانع امدادرسانی به مجروحان شدند. وزارت بهداشت فلسطین در تازهترین بیانیه خود در این ارتباط اعلام کرد شمار شهدای حمله به نابلس به ۹ نفر و شمار مجروحان هم به ۹۷ نفر رسیده که حال شماری از آنان وخیم است. منابع محلی اعلام کردند نیروهای اشغالگر ۴ راکت را به سمت یکی از منازل تحت محاصره در شهرک قدیمی نابلس شلیک کردند. یکی از جوانان تحت محاصره نابلس پیام صوتی ضبط شدهای را منتشر کرده بود که در آن حسام اسلیم گفته خودش را تسلیم نخواهد کرد و فرمانده گردانهای القدس گردان نابلس، به شهروندان توصیه کرده سلاحشان را کنار نگذارند. این در حالی است که رسانه عبری اعلام کرد محمد جنیدی و حسام اسلیم بعد از درگیریهای مسلحانه با نیروهای ارتش اسرائیل به شهادت رسیدند. گردانهای القدس شاخه نظامی جهاد اسلامی گزارش داد نیروهای این گروه مقاومت، سربازان اسرائیلی را در اطراف منزل تحت محاصره هدف حملات شدید قرار دادند. شهید محمد جنیدی از فرماندهان ارشد گروهانهای قدس گردان نابلس یکی از شهدای حمله دیروز صهیونیستها به این شهر بود. حسام اسلیم و محمد جنیدی ۲ مبارز فلسطینی که در جریان درگیریهای نابلس به محاصره نظامیان اسرائیلی درآمدند، در نهایت حاضر به تسلیم نشدند و تا لحظه شهادت مبارزه کردند. از سوی دیگر، نبیل ابو ردینه، سخنگوی تشکیلات خودگردان فلسطین یورش ارتش اشغالگر به نابلس را محکوم کرد و خواستار توقف تجاوزات مستمر در حق ملت فلسطین شد. محمد آشتیه، نخستوزیر دولت تشکیلات خودگردان فلسطین نیز گفت: تجاوز اسرائیل به نابلس تروریسم برنامهریزی شده است که اسرائیل از طریق آن میخواهد بحران داخلیاش را به فلسطین منتقل کند. از سوی دیگر، جنگندههای اسرائیل حملاتی ایذایی را بر فراز سواحل نوار غزه انجام دادند. میدل ایست به نقل از فلسطین الیوم گزارش داد جنگندههای اسرائیل صبح دیروز حملات ایذایی بر فراز نوار غزه انجام دادند. این منبع افزود: جنگندههای اسرائیلی از نوع «اف ۱۶» بمبهای صوتی را در سواحل نوار غزه انداختند که صدای زیادی را ایجاد کرد. صدای انفجار این بمبها در تمام نقاط غزه شنیده و مشخص شد این اقدام اسرائیل حملهای ایذایی بوده و جایی هدف قرار داده نشده است. اسرائیل به طور مداوم حملات ایذایی بر فراز نوار غزه انجام میدهد. همچنین دیروز ابوعبیده، سخنگوی گردانهای قسام در پیامی اعلام کرد: مقاومت در غزه پیگیر جنایات روزافزون دشمن صهیونیستی علیه عزیزان ما در کرانه باختری است و صبرش رو به پایان است. جنبش حماس هم با اعلام انتقام از صهیونیستها گفت دشمن بهای جنایت در نابلس را خواهد پرداخت. ارسال به دوستان
تمسخر دموکراسی در اراضی اشغالی
زینب درخشان: از زمان بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت در سرزمینهای اشغالی، تلآویو یک شب خوش نداشته است. نتانیاهو با خیال اینکه پیروزی در انتخابات به معنای چک سفید از سوی رایدهندگان به او است، چند طرح جنجالی و افراطی را در کابینه مورد تصویب قرار داد که مهمترین آن طرح «اصلاح نظام قضایی» است. نخستین قرائت از این طرح روز سهشنبه در پارلمان این رژیم به تصویب رسید و اگر در مرحله دوم و سوم نیز مورد تصویب قرار گیرد، به قانون تبدیل خواهد شد.
طرح اصلاحات قضایی نتانیاهو بلافاصله موجی از اعتراضات گسترده و بیسابقه را در این رژیم به راه انداخت، به گونهای که بسیاری از مقامات این رژیم درباره انفجار سیاسی در سرزمینهای اشغالی هشدار دادهاند. «دویر کاریو» مسؤول سابق شاباک با اشاره به تنش و بحران سیاسی رژیم صهیونیستی گفت: «لحظهای که این قانون تصویب شد، یک اسلحه پر روی میز گذاشته شد. وضعیت اسرائیل بسیار خطرناک و افراطی است». روزنامه اورشلیمپست نیز نوشت: خطری واقعی وحدت اسرائیل را تهدید میکند؛ امری که میتواند این رژیم را به سمت جنگ داخلی سوق دهد و هر لحظه امکان انفجار اوضاع داخلی اسرائیل وجود دارد.
اما تصور اینکه چنین بلبشو و بحرانی در سرزمینهای اشغالی فقط مربوط به تصویب یا عدم تصویب یک طرح باشد، بسیار سادهانگارانه است؛ این بحران زاییده مشکلات ساختاری و هویتی این رژیم است که این بار از طرح اصلاح سیستم قضایی سر برآورده است. اسرائیل طی 4 سال شاهد برگزاری 5 انتخابات بود؛ انتخاباتی که در آن هیچکدام از احزاب سیاسی به دلیل اختلافات گسترده و شکاف عمیق نتوانستند اکثریت را برای تشکیل کابینه مستقل به دست آورند. در آخرین انتخابات نیز نتانیاهو پس از ائتلاف با چندین حزب کوچک که سران بسیاری از آنها دارای جرائم کیفری و مالی هستند یا رویکردهای بسیار افراطی دارند، موفق به پیروزی در انتخابات شد. بنابراین کابینه نتانیاهو نیز مانند ژله سست و لرزان است و هر آن امکان سقوط و فروپاشی آن وجود دارد. مشکل اساسی این است که اگر کابینه نتانیاهو سقوط کند چه جایگزینی برای آن وجود دارد؟ مهمترین رقبای نتانیاهو که یائیر لاپید و نفتالی بنت هستند به تازگی با فضاحتی کمنظیر دولت را رها کرده و به نتانیاهو سپردند. به نظر میرسد بنبستی که رژیم صهیونیستی در آن گرفتار آمده، بسیار جدی است و راه گریزی هم از آن ندارد. اورشلیمپست در همین باره مینویسد: «تصور میکردیم در پی موفقیت انتخابات و تشکیل دولت، ثبات در اسرائیل حاکم شود اما واقعیت ثابت کرد این تصور ما درست نیست، زیرا نفوذ مخالفان و احزاب مذهبی افراطی در حال افزایش است و شرایط تجزیه، یک شبه تغییر نمیکند؛ آنچه در اسرائیل در حال رخ دادن است نشاندهنده یک تنش طولانیمدت و تجزیه فزایندهای است که اسرائیل با آن دست و پنجه نرم میکند و ممکن است عمر اسرائیل را تا 5 سال آینده به پایان برساند.
* نتانیاهو به دنبال راه فرار
طرح اصلاح سیستم قضایی یک پیام دارد: نتانیاهو نمیخواهد به سرنوشت «موسی قصاب» رئیس اسبق رژیم صهیونیستی و «ایهود اولمرت» نخستوزیر پیشین این رژیم دچار شود. در طرحی که او به دنبال تصویب آن است، از اختیارات دستگاه قضایی این رژیم کاسته و در مقابل قدرت و جایگاه قوای مجریه و مقننه رژیم نامشروع تقویت خواهد شد. نتانیاهو که خودش نیز مانند دیگر سران ائتلافش با چند پرونده قضایی در زمینه رشوه و فساد مالی مواجه است، طرح اصلاح سیستم قضایی را در کابینه مطرح کرده تا بتواند از قبل آن نه تنها از محاکمه و زندان فرار کند و حیات سیاسی خود را حفظ کند، بلکه سایر اعضای کابینه را نیز از پیگردهای قضایی محافظت کند. «فادی اسماعیل بودیه» تحلیلگر لبنانی در این باره میگوید: بدون شک نخستوزیر رژیم صهیونیستی تنها راه چاره بقای خود در قدرت را ایجاد اصلاحات قضایی در اراضی اشغالی با هدف فرار از جلسات دادگاه و پرونده فساد خود میداند.
* تمسخر دموکراسی در یک رژیم جعلی
طی یکی، دو ماه گذشته سرزمینهای اشغالی بارها شاهد برگزاری اعتراضات گسترده علیه نتانیاهو بوده است. در آخرین اعتراضات قبل از تصویب اولیه این طرح، شبکه سیانان گزارش داد در بیشتر شهرهای اسرائیل معترضان به خیابان آمدند و اقدام به مسدود کردن خیابانها کردند. همچنین گزارش شده در بیتالمقدس و اطراف پارلمان این رژیم بالغ بر 75 هزار نفر تجمع کردند و یک روز قبل از آن در تلآویو که کلا 400 هزار نفر جمعیت دارد، 110 هزار نفر علیه نتانیاهو تظاهرات کردند.
از سوی دیگر برگزاری انتخابات پیدرپی در سرزمینهای اشغالی نشان میدهد هیچکدام از احزاب سیاسی در این رژیم حتی مقبولیت نسبی برای کسب نصف+۱ کرسی پارلمان برای تشکیل کابینه را ندارند و به همین خاطر بود که نتانیاهو مجبور شد برای تشکیل کابینه با چهرههای مجرم و حتی اراذل و اوباش سیاسی این رژیم ائتلاف کند! در واقع نتانیاهو با تصویب این طرح در پارلمانی که همه حامیانش از تصویب این طرح نفع میبرند و یک اکثریت ناپلئونی را در اختیار دارند، در حال تمسخر دموکراسی است. یائیر لاپید، نخستوزیر سابق و رهبر کنونی احزاب اپوزیسیون در کنست خطاب به نتانیاهو و دوستانش میگوید: «تاریخ شما را به خاطر این شب قضاوت خواهد کرد. به خاطر آسیبی که به دموکراسی، اقتصاد و امنیت زدید، مشخص است که در حال گسستن اسرائیلیها هستید و برایتان نیز اهمیت ندارد».
اگر صهیونیستها مدعی دموکراسی هستند، این طرح مهم که به تغییراتی در قانون اساسی این رژیم منجر میشود و مخالفان سرسختی دارد را باید در یک همه پرسی تعیین تکلیف کنند نه در پارلمانی که تحت کنترل نتانیاهو و متحدانش است و خودشان هم در آن ذینفع هستند.
آنچه مسلم است این است که چشمانداز سیاسی در اراضی اشغالی بسیار تیره و تار است. کارشناسان صهیونیست درباره بحران کنونی میگویند جنس اعتراضات کنونی با اعتراضاتی که قبلا در این رژیم شاهد بودیم کاملا متفاوت است. اعتراضات کنونی سیاسی- اجتماعی است و صهیونیستها از مرگ دموکراسی حرف میزنند و علیه دیکتاتوری و فاشیسم شعار میدهند. ظاهرش اعتراض به اقدامات نتانیاهو علیه دستگاه قضایی است اما در حقیقت جنگ میان جامعه سکولار و جامعه به اصطلاح دینی یهود و صهیونیستهای متدین افراطی و تسویهحساب دومی با اولی است؛ جنگی که انشاءالله بزودی به مرگ این رژیم منجر خواهد شد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
وقتی قرار نیست ماجرای بالن چینی افشا شود!
روزهای شلوغ سانسورچیهای پنتاگون
محمدحسین مهدویزادگان: دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا جدال بینتیجهای را بر سر زمان و مکان ساقط شدن بالن چینی آغاز کردهاند! بایدن و همراهانش مدعی هستند سرنگونی بالن چینی در سواحل کارولینای جنوبی، بهترین تصمیم اتخاذشده توسط وزارت دفاع آمریکا بوده و در مقابل، جمهوریخواهان میگویند به سبب تاخیر در انهدام بالن، احتمالا اطلاعات هستهای فوقمحرمانهای که محصول تجسس بالن چینی بر فراز ایالت مونتانا بوده است به صورت برخط یا غیربرخط، ضبط و قبل از انهدام به مقامات پکن منتقل شده است. بدون شک پنتاگون از اینکه منازعه ۲ حزب سنتی آمریکا بر سر بالن چینی در همین حد باقی بماند، استقبال میکند!
۱- از موضوعاتی که منابع امنیتی و دفاعی در آمریکا به آن اذعان کردهاند، فعالیت پیوسته بالنهای چینی در آسمان این کشور است. به عبارت دقیقتر، این نخستین بار نبوده است که چینیها دست به چنین اقدامی در خاک ایالات متحده (به صورت خاص در سواحل شمالی آمریکا و ایالت مونتانا) زدهاند. مقامات پنتاگون میگویند در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ هم دستکم ۳ بالن تجسسی چین وارد آسمان آمریکا شده بودند اما نهادهای نظامی ایالات متحده موفق به شناسایی آنها نشدند. حتی برخی نهادهای امنیتی آمریکا، بالنهای چینی را در زمره «بشقاب پرندهها» یا «اشیای ناشناخته فضایی» تقسیمبندی کردهاند! صورتمساله این است که کلیت ماجرای پرواز بالن چینی بر فراز آمریکا، فارغ از اینکه چندین بار تکرار شده و در چه ایالاتی شاهد تجربیات مشابه بودهایم، به نماد استیصال نهادهای نظامی - امنیتی آمریکا در تحلیل ماهیت تهدیدات تجسسی علیه این کشور تبدیل شده است؛ موضوعی که پنتاگون اساسا نمیخواهد افشاگری بیشتری درباره آن شود!
دومین مسالهای که بیش از پیش ذهن مقامات آمریکایی را نسبت به خود مشغول کرده، معطوف به آینده است! ناکامیهای مکرر مقامات آمریکایی در رهگیری بالنهای چینی را قطعا نمیتوان با سادهسازی ماجرا از سوی کاخ سفید یا پنتاگون نادیده انگاشت. با استناد به همین موضوع، ممکن است در همین لحظه و بدون توجه به شانتاژهای تبلیغاتی بر سر بالن ساقط شده چینی، بالن یا بالنهای دیگری در حال پرواز و تجسس بر فراز آسمان آمریکا باشند، بدون آنکه پنتاگون قدرت رهگیری آنها را داشته باشد!
فراموش نکنیم بالن چینی سرنگونشده، ۶۰ متر ارتفاع و به اندازه یک هواپیمای معمولی میانشهری تجهیزات به همراه داشته است. از این رو ما با پدیدهای عادی و محدود در پرونده پرواز بالنهای چینی بر فراز آمریکا مواجه نبوده و نخواهیم بود. به عنوان مثال، کشف و رصد یک بالن چینی بر فراز حوزه آمریکای مرکزی و کارائیب برای بسیاری از تحلیلگران مسائل امنیتی در آمریکا سوالبرانگیز شده است؛ اینکه بالن کشف شده در آسمان آمریکای لاتین در مسیر رفت به آمریکای شمالی بوده یا برگشت از آن (به همراه اطلاعات ضبط شده)؟!
پنتاگون مشغول سانسور این دغدغهها و پرسشهاست! همان گونه که اشاره شد بالنهای جاسوسی چین و مانور چندین ساله آنها در آسمان ایالات متحده، تبدیل به محل مناقشه ۲ حزب سنتی این کشور شده است. برخی جمهوریخواهان خواستار استعفای جو بایدن به دلیل تاخیر در صدور فرمان شلیک به بالن چینی شده و در مقابل، دموکراتها با استناد به اطلاعات افشا شده درباره فعالیت آزادانه و بیحد و حصر بالنهای جاسوسی در دوران ریاستجمهوری ترامپ و عدم توانایی رصد آنها توسط وزارت دفاع آمریکا، انتقادات اخیر جمهوریخواهان علیه بایدن را نوعی شانتاژ سیاسی و تبلیغاتی قلمداد میکنند. بایدن در تازهترین مواضع خود، مدعی شده است بالن کشف و ساقط شده، مصداق یک عملیات جدی امنیتی و جاسوسی علیه آمریکا محسوب نمیشود و از این رو، صدور دستور ساقط کردن آن زودتر از رسیدن به سواحل کارولینای جنوبی، منطقی نبوده است! البته برخی مقامات ارشد پنتاگون بدون اینکه سخنان بایدن را مورد استناد قرار دهند، با پیچیده و مبهم توصیف کردن ماهیت و عملکرد بالن جاسوسی چین، عملا قطعیت گزاره «جدی نبودن عملیات تجسس بالن چینی» را نقض کردهاند!
کشف و ساقط شدن بالن چینی بر فراز ایالات شمالی آمریکا، نقطه آشکارساز نوعی منازعه تمامعیار امنیتی میان واشنگتن و پکن است. بدون شک، بالن چینی نخستین بالن اعزامی به آسمان آمریکا از سوی پکن نبوده است.
۲- این منازعه امنیتی، درست در زمانی به اوج رسیده که تنشهای مزمنی که میان آمریکا و متحدانش در تقابل با چین در تایوان، تبت، هنگکنگ و دریای چین جنوبی به وجود آمده، احتمال وقوع حادثهای مانند جنگ اوکراین (میان چین و تایوان) را تشدید کرده است. درست در چنین شرایطی پکن تلاش کرده است فشارهای همهجانبه واشنگتن در منطقه شرق آسیا را با کشاندن دامنه نبرد امنیتی به داخل خاک آمریکا پاسخ دهد. فراتر از آن، انعقاد برخی قراردادهای نظامی و تسلیحاتی میان چین و برخی کشورهای حوزه آمریکای لاتین، میتواند آمریکای مرکزی و جنوبی را به یکی از کانونهای اصلی عملیاتی علیه آمریکا (در ابعاد تجسسی) تبدیل کند. بیدلیل نیست که مقامات کاخ سفید در پیامهایی که به ۲ کشور چین و روسیه مخابره کردهاند، حضور نظامی مستمر آنها در حوزه کارائیب و آمریکای لاتین را خط قرمز راهبردی خود در تقابل با پکن و مسکو عنوان کردهاند؛ خط قرمزی که فعلا از سوی چین و روسیه نقض شده و موجبات تشویش اذهان مقامات پنتاگون و کاخ سفید را فراهم کرده است.
ارسال به دوستان
امیرعبداللهیان: آمریکا مسیر دیپلماسی را منحرف کند ایران پلن B را در دستور کار قرار میدهد
هشدار از بینالنهرین
گروه سیاست خارجی: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در سفری ۲ روزه به عراق با مقامات ارشد این کشور دیدار و گفتوگو کرد. دفتر ریاست جمهوری عراق بعد از دیدار وزیر امور خارجه ایران با عبداللطیف جمال رشید، رئیسجمهور عراق در بیانیهای اعلام کرد دعوتنامه حجتالاسلام رئیسی امروز (دیروز) در جریان دیدار «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران به رئیسجمهور عراق تحویل شد. در این بیانیه آمده است که «عبداللطیف جمال رشید» رئیسجمهور عراق نیز قول داد این سفر در اسرع وقت انجام خواهد شد.
* تأکید رشید بر نقش ایران و عراق در حل مسائل منطقه
رئیس جمهور عراق در دیدار با وزیر امور خارجه ایران با اشاره به اینکه برقراری امنیت مستلزم همکاری همه کشورهای منطقه است، گفت: عراق و ایران ۲ کشور همسایه هستند و روابط تاریخی و پیوندهای مشترکی با هم دارند و میتوانند در توسعه امنیت و ثبات در منطقه سهیم باشند و برای تشویق به گفتوگو و تنشزدایی جهت حل مشکلات و مسائل منطقهای و بینالمللی نقش داشته باشند. رشید با اشاره به ضرورت هماهنگی و رایزنی درباره موضوعات مورد علاقه مشترک به نحوی که منافع ملتهای عراق و ایران و سایر مردم منطقه را تامین کند، اهمیت ارتباط و تبادل نظر و دیدگاهها بین مسؤولان ۲ کشور برای مقابله با تهدیدهای تروریسم و افراطگرایی را ضروری دانست. رئیس جمهور عراق از مواضع جمهوری اسلامی و ایستادگی آن در کنار مردم عراق برای مقابله با سیاستهای رژیم دیکتاتور صدام و حمایت از کردهای عراق پس از کشتارهای حلبچه و الانفال و آنچه در پی جنگ با تروریستهای داعش رخ داد، قدردانی کرد.
* امیرعبداللهیان: ایران علاقهمند تحکیم روابط دوجانبه است
وزیر امور خارجه ایران نیز با اشاره به اینکه موضع جمهوری اسلامی ایران در حمایت از تلاشهای عراق برای تحکیم امنیت و ثبات این کشور است، گفت: جمهوری اسلامی ایران علاقهمند تحکیم روابط مشترک بین ۲ کشور و تداوم پیوندهای تاریخی روابط بین ۲ ملت همسایه به نحوی است که در خدمت همکاری و هماهنگی مشترک باشد. حسین امیرعبداللهیان در این دیدار همچنین افزود: ایران برای مقابله با توفانهای شن اهتمام دارد و انتظار میرود ایران در تابستان سال آینده یک کنفرانس با حضور وزیران کشورهای منطقه به منظور بررسی راههای مقابله با توفانهای شن برگزار کند.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که برای دیدار با مقامات بلندپایه عراقی به بغداد سفر کرده است، پیش از ظهر دیروز با فواد حسین همتای عراقی خود دیدار کرد. امیرعبداللهیان همچنین در کنفرانس مشترک با «فواد حسین» همتای عراقی خود در بغداد گفت: بر کسی پوشیده نیست عراق در مسیر گفتوگو برای لغو تحریمها، مذاکرات وین و جمعبندی نهایی مذاکرات هستهای ایران و طرف آمریکایی، همچنین ۳ کشور اروپایی اقدامات مثبت و سازندهای داشته است. وی افزود: ما آمادگی داریم بر مبنای مذاکرات قبلی و خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مسیر جمعبندی مذاکرات انجامشده وین گام برداریم، البته اظهارات و پیامهای متناقضی از طرف آمریکایی دریافت میشود، به گونهای که ایران در مسیر دیپلماسی رویکرد مثبت دارد. در عرصه رسانه، برخی مقامات آمریکایی سخنان متناقضی میگویند. امیرعبداللهیان گفت: جمهوری اسلامی ایران از مذاکره در مسیر دیپلماسی استقبال میکند. وی ادامه داد: در دولت جدید ایران ماهها برای جمعبندی و رسیدن به یک توافق خوب و قوی و پایدار تلاش کردهایم و اکنون هم آماده جمعبندی گفتوگوها هستیم، البته اگر طرف آمریکایی مسیر دیگری را انتخاب کند، ما آماده اجرای طرح جایگزین و پلن «B» خودمان هستیم. وزیر امور خارجه ایران اضافه کرد: در چارچوب جمعبندی مذاکرات در روزهای آینده مسؤولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران سفر میکنند و ما امیدواریم «رافائل گروسی» با نگاه فنی و به دور از هیجانات سیاسی نسبت به حل و فصل موضوع با همکاران ما در سازمان انرژی اتمی ایران به توافق برسد. فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق در نشست خبری مشترک با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در بغداد گفت درباره برخی مسائل مهم و مشترک میان ۲ کشور رایزنی کردیم. وی افزود: اوضاع امنیتی و مرزی بخشی از گفتوگوهای ما بود و دولت عراق اقداماتی در راستای محافظت از مرزهایش با ایران اتخاذ کرده است. فواد حسین گفت: قانون اساسی عراق اجازه حمله به کشورهای همجوار از خاک این کشور را نمیدهد. وزیر خارجه عراق گفت: در این دیدار به بدهیهای بغداد به ایران در زمینه خرید گاز از این کشور پرداختیم. وی گفت که در سفر به واشنگتن نیز درباره بدهیهای کشورش به ایران رایزنی کرده است. فواد حسین همچنین گفت گامهایی در پرونده خط راهآهن با ایران اتخاذ شده است. وی گفت که با امیرعبداللهیان درباره مسائل منطقهای و بینالملل و نتایج سفرش به واشنگتن که به ایران مربوط میشود، گفتوگو کرده است. وزیر خارجه عراق اظهار کرد تفاهم میان ایران و آمریکا برای عراق مهم است.
ارسال به دوستان
فرمانده نیروی قدس سپاه با اشاره به شکست سرمایهگذاری 7 تریلیون دلاری آمریکا در منطقه:
برنده جنگها جهادیها هستند
گروه سیاسی: فرمانده نیروی قدس سپاه با اشاره به اعتراف رئیسجمهور قبلی آمریکا مبنی بر هزینه کردن 7 هزار میلیارد دلار در منطقه گفت: نظام جمهوری اسلامی ایران و فرهنگ انقلاب اسلامی موجب شکست این سرمایهگذاری شد.
سردار اسماعیل قاآنی که به عنوان میهمان یازدهمین اجلاسیه رسمی مجلس خبرگان رهبری در این اجلاس حضور یافت، ضمن گرامیداشت حلول ماه مبارک شعبان و اعیاد مبارک این ماه گفت: الحمدلله حرکت انقلاب اسلامی بهرغم دشمنی دشمنان اسلام و در رأس آنها آمریکای جنایتکار و رژیم صهیونیستی، با قوت ادامه دارد و منشأ اثر در منطقه و جهان است و این توفیقات حاصل برنامهریزی و مجاهدتهای انجامشده در سایه نور ولایت است.
سردار قاآنی در ادامه با اشاره به اعتراف رئیسجمهور قبلی آمریکا مبنی بر هزینه کردن 7 هزار میلیارد دلار در منطقه و دادن حداقل 7 هزار کشته، اضافه کرد: آن چیزی که عامل شکست این سرمایهگذاری عظیم آمریکاییها شد نظام جمهوری اسلامی ایران و فرهنگ انقلاب اسلامی بود. وی به تغییر راهبرد آمریکاییها که با همکاری برخی کشورهای منطقه شکل گرفت و منجر به ایجاد پدیده خطرناکی مانند داعش شد، اشاره کرد و افزود: مدل انحرافی داعش که یک کپیسازی جعلی از جبهه مقاومت بود این ظرفیت را داشت که شرایط منطقه را به شکل مطلوب آمریکاییها تغییر دهد اما مجاهدت سردار شهید سلیمانی و یارانش که عصاره فرهنگ ناب مقاومت و انقلاب اسلامی بودند، این توطئه عظیم را ناکام گذاشت. فرمانده نیروی قدس سپاه با اشاره به اینکه جنایت ترور شهید سلیمانی که آمریکاییها آن را انجام دادند و به آن اعتراف نیز کردند، ادامه داد: این جنایت آغاز مرحله جدیدی از اقدامات علیه انقلاب اسلامی بود و این مرحله شامل یک جنگ ترکیبی گسترده اقتصادی و رسانهای بود که همچنان ادامه دارد. وی با اشاره به اینکه فرهنگ مقاومت که برخاسته از مفاهیم و آموزههای اصیل اسلام است امروز به عنوان پدیدهای جهانی، جهان سلطه را به استیصال کشانده است، اظهار کرد: جالب اینجاست که حتی نظریهپردازان نظامی آمریکا نیز بر خلاف اعتقادات گذشته خود، معتقدند در جهان امروز برنده جنگها کسانی نیستند که سلاح بیشتر و پیشرفتهتری داشته باشند، بلکه کسانی هستند که با روحیه جهادی محکمتر بر مواضع و اعتقادات خود میایستند. فرمانده نیروی قدس سپاه با تاکید بر اینکه امید در ذات حرکت انقلاب اسلامی نهفته است، اضافه کرد: فرهنگ انقلاب اسلامی در هر نقطهای وارد میشود حس عزتمندی ایجاد میکند.
ارسال به دوستان
پوتین در دیدار فرستاده ویژه چین: روابط میان مسکو و پکن به نقطه عطف جدیدی میرسد
اژدها وارد میشود؟
* وانگ یی خطاب به بورل: چرا نگران هستید به روسیه سلاح بفرستیم، مگر شما به اوکراین سلاح نمیدهید؟
گروه بینالملل: رئیس دفتر کمیسیون حزب کمونیست چین در مسائل خارجی و وزیر سابق خارجه این کشور در دیدار مهمی که با رئیسجمهور روسیه داشت، اعلام کرد جهان به سمت چندقطبی شدن پیش میرود و ۲ کشور روسیه و چین شریک راهبردی در دنیای جدید هستند.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه روز گذشته در کاخ کرملین میزبان وانگ یی، رئیس دفتر کمیسیون روابط خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین بود. وی بهترین آرزوهای خود را به شیجینپینگ، رئیسجمهور چین ابلاغ کرد. پوتین گفت: اول از همه، مایلم از این فرصت استفاده کنم و در ابتدای گفتوگو، بهترین آرزوهای خود را به دوستمان، رئیس جمهوری خلق چین، رفیق شی جین پینگ برسانم. پوتین به وانگ گفت: همکاری میان روسیه و چین برای تثبیت اوضاع بینالمللی بسیار مهم است. میخواهم بگویم روابط روسیه و چین همانطور که در سالهای گذشته برنامهریزی کرده بودیم، در حال توسعه است. همه چیز در حال پیشرفت و تکامل است. ما به نقاط عطف جدیدی میرسیم. وی همچنین از تدارک مسکو و پکن برای سفر شیجینپینگ به روسیه خبر داد که میتواند تاکیدی بر توسعه روابط دوجانبه باشد. وی گفت: روسیه منتظر سفر شیجینپینگ است که انگیزه بیشتری به توسعه روابط بین ۲ کشور خواهد داد. ما قبلا در این باره توافق کرده بودیم. ما درک میکنیم که یک دستور کار سیاسی داخلی وجود دارد اما از این واقعیت عبور میکنیم، همانطور که همه مسائل مربوط به این دستور کار حل شده است. وی افزود: این امر به ما انگیزه بیشتری برای توسعه روابط میدهد. رئیسجمهور روسیه همچنین گفت حجم تجارت بین روسیه و چین تا قبل از سال ۲۰۲۴ به ۲۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید. پوتین افزود: ما هدف خود را رسیدن به ۲۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۴ تعیین کردهایم. در مقابل، وانگ یی نیز سلام صمیمانه و بهترین آرزوها را از سوی شی به پوتین منتقل کرد. وانگ گفت: اجازه دهید سلام و آرزوهای صمیمانه رئیسجمهور شیجینپینگ را به شما منتقل کنم. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و نیکولای پاتروشف، دبیر شورای امنیت نیز از طرف روسیه در این نشست شرکت داشتند.
رئیس دفتر کمیسیون کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در مسائل خارجی گفت به لطف تلاشهای شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، ۲ کشور روابط خود را توسعه میدهند. همچنین وانگ در جریان دیدار با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه گفت: به لطف جهتگیری استراتژیک رئیسجمهور شی جین پینگ و رئیسجمهور پوتین، روابط شراکت و همکاری راهبردی چین و روسیه در دوره جدید پویایی بالایی از توسعه را حفظ کرده است. وانگ گفت: محکم و با اطمینان در راستای شکلگیری جهان چندقطبی حرکت میکنیم. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز گفت: روابط بین روسیه و چین به صورت پویا در حال توسعه است، به رغم آشفتگی در صحنه جهانی، مسکو و پکن آماده دفاع از منافع یکدیگرند. لاوروف خاطرنشان کرد: روابط ما به طور پیوسته و پویا در حال توسعه است و با وجود تلاطم شدید در صحنه جهانی، ما همبستگی و آمادگی برای دفاع از منافع یکدیگر بر اساس احترام به قوانین بینالمللی و نقش مرکزی سازمان ملل را نشان میدهیم.
گفتنی است روابط یک سال اخیر روسیه و چین بویژه بعد از جنگ اوکراین به سمت یک شراکت راهبردی در حوزههای مختلف میرود. در همین رابطه گفته میشود چین که ابتدا موضعی محتاطانه درباره جنگ اوکراین داشت و بیشتر میخواست از مسیر دیپلماسی مساله جنگ را حل و فصل کند، به روسیه سلاح و تجهیزات داده است. براساس گزارشها وانگ یی، مسؤول ارشد خارجه چین و جوزپ بورل، مسؤول روابط خارجه اتحادیه اروپایی در جریان برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ با هم دیدار کردند و پس از آن، بورل هشدار داد اتحادیه اروپایی هر نوع کمک چین به ارتش روسیه را «خط قرمز» خود میداند. یک روز بعد بورل در نشست ناتو گفت گفتوگویش با وانگ یی در مونیخ «بیپرده» بوده است. به گفته بورل، وانگ در این نشست تصریح کرده «چین به کشورهایی که در جنگ هستند سلاح نمیفرستد» و برنامهای هم برای ارسال سلاح به روسیه ندارد. وانگ یی این را «اصل سیاست خارجه چین» دانست. با این حال، این مدیر دفتر کمیسیون روابط خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین از بورل پرسید: چرا نگران این هستید که ما به روسیه سلاح بفرستیم، وقتی خودتان به اوکراین سلاح میفرستید؟ بورل در پاسخ با بیان اینکه کمک نظامی اتحادیه اروپایی به اوکراین «خیلی فرق دارد»، به شرح «تهدیدی» پرداخت که در این جنگ متوجه اروپاییها شده است. مسؤول روابط خارجه اتحادیه اروپایی تنها مقام غربی نیست که چین را از همکاری نظامی با روسیه برحذر میدارد. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا هم اخیرا مدعی شد واشنگتن از حمایت چین از روسیه در زمینههای غیرمرگبار آگاه است و هشدار داد اگر این حمایت به حوزه تسلیحات مرگبار گسترش یابد، «عواقب جدی» متوجه پکن خواهد شد. در مقابل یک سخنگوی وزارت خارجه چین یادآوری کرد این آمریکاست که به میدان نبرد سلاح میریزد، نه چین.
***
روسیه با هر وسیلهای از جمله سلاح هستهای از خود دفاع میکند
معاون رئیس شورای امنیت ملی روسیه گفت: واشنگتن تلاش میکند در جنگ اوکراین به روسیه یک شکست راهبردی وارد کند، به این ترتیب مسکو حق دارد از خود با هر وسیلهای که لازم باشد، از جمله با سلاحهای هستهای، دفاع کند. دیمیتری مدودف، رئیسجمهور سابق روسیه و معاون رئیس شورای امنیت ملی این کشور همچنین هشدار داد نخبگان آمریکایی نباید خود را دستنیافتنی بدانند. مدودف درباره تعلیق مشارکت مسکو در پیمان استارت جدید، آخرین توافق کاهش تسلیحات هستهای بین آمریکا و روسیه هم گفت که مدتها قبل پیشبینی کرده بودم این اقدام باید به منزله پیامی برای تشکیلات ایالات متحده باشد که فکر میکرد میتواند «شکست روسیه را محقق کند». وی این استدلال را «اشتباه بد آمریکاییها» خواند و هشدار داد: «از آنجا که آمریکا میخواهد روسیه را شکست دهد، ما حق داریم با هر سلاحی از جمله هستهای از خود دفاع کنیم». مدودف همچنین سخنانی را که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا روز سهشنبه در ورشو ایراد کرد، «موعظه به سبک مسیحایی آمریکایی» دانست و رد کرد.
ارسال به دوستان
جفت پوچ اصلاحات
بیانیهبازی اخیر اصلاحطلبان برای ایفای نقش میانجی در حالی است که هم جامعه به این جریان اقبال ندارد و هم ناکارآمدی سیاسی آنها از سوی نظام فراموش نشده است
گروه سیاسی: مشهور است که مجرم بالاخره به صحنه جرم بازمیگردد. مجرمها حتی اگر شناسایی هم نشوند، همواره مترصد آن خواهند بود که پس از ارتکاب جرم، واکنشها را به جنایت خود مشاهده کنند. شاید این تمثیل پرتکرار پلیسی را بتوان شاهد مثالی از وضعیت سیاسی اصلاحطلبان در ماههای گذشته دانست؛ جریانی که حاصل مدیریتش در دهه90 کشاندن کشور به یک بنبست اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود و در نهایت با بیشترین انزجار عمومی نیز مجبور به ترک صحنه شدند. آنها اما همیشه مترصد فرصتی برای بازگشت به این صحنه هستند، با این حال تمایل دارند نه به عنوان مجرم، که به عنوان ناجی بازگردند؛ مسالهای که در لحن بیانیههای سیاسی اصلاحطلبان در ماههای اخیر بخوبی قابل رویت است.
به گزارش «وطن امروز»، با شروع آشوبهای خیابانی در اواخر شهریور سال جاری، اصلاحطلبان که در یک سال گذشته تلاش میکردند کمتر در فضای سیاسی کشور آفتابی شوند، برای بازگشت مجدد به مناسبات سیاسی کشور راغب شدند؛ جریانی که با پایان دولت شکستخورده روحانی تمام سرمایه سیاسی و اجتماعی خود را از دست رفته میدید و حالا با ملتهب شدن فضای خیابانها بار دیگر فضا را برای عرض اندام خود فراهم میدید. تجربه آشوب خیابانی سال 88 و تحمیل هزینه کلان سیاسی و اقتصادی به کشور باعث شد آنها کماکان خود را آشنا و همراه با نبض آشوب خیابانی بدانند. با این حال واقعیت چیز دیگری را نشان میداد. این بار آنچه در خیابانها میگذشت رادیکالتر از آن بود که با اصلاحطلبان پیوند عاطفی برقرار کند. مرجع سیاسی آشوبگرانی که میخواستند به جنگ با همه چیز بروند در خارج از کشور بود و عملا کارویژه خود را «ناامنسازی ایران» برای تامین منافع دشمنان کشور میدانستند. در این فضا اصلاحطلبان که هم «در قدرت» بودن را از دست رفته میدیدند و هم امکان نمایندگی «بر قدرت» بودن را امکانناپذیر مییافتند، راهی جز این نداشتند تا در مواجهه با حاکمیت، خود را به عنوان ابزاری برای میانجیگری با نسل جدید معرفی کنند. اصلاحطلبانی که در یک دهه گذشته با تبدیل شدن به تمثال ناکارآمدی، خود باعث انباشت خشم و نارضایتی در جامعه به حساب میآمدند، این بار باید خود را به عنوان نسخه بازگشت آرامش و رضایت به جامعه بازتعریف میکردند. در این فضا طبیعتا بزرگترین مشکل برای اصلاحطلبان نه چگونگی معرفی خود؛ که بیاعتباریشان در فضای سیاسی و اجتماعی کشور بود. حنای اصلاحطلبان نه در بین ناراضیان رنگی داشت و نه برای نظامی که در یک دهه گذشته هزینه زیادی را در سایه سوءمدیریتهای این جریان پذیرفته بود.
* باز هم کت رادیکالیسم و شلوار محافظهکاری بر تن اصلاحات
از اوایل بهمن ماه، چهرههای شناخته شده اصلاحات به شکل دومینووار شروع به موضعگیری درباره وقایع اخیر کردند. ابتدا حسن روحانی در دیدار با جمعی از روزنامهنگاران، گریزی به آشوبهای اخیر زد و این حوادث را ناشی از لطمه خوردن جمهوریت خواند. روحانی که با کارنامه خسارتبارش بویژه در سالهای پایانی دولت دومش تبدیل به نامقبولترین رئیسجمهور ادوار ریاست جمهوری ایران شده است، هر چند در قیاس با دیگر چهرههای اصلاحطلب موضع آرامتری اتخاذ کرد اما سعی کرد حذف خود و یارانش از مدیریت کشور را عامل اصلی حوادث اخیر به حساب آورد. سران فتنه که در ماههای گذشته با آغاز آشوبهای خیابانی نیمنگاهی برای همراه کردن اغتشاشگران با خود داشتند، با توسل به ادبیات رادیکال تلاش کردند تایید ضدانقلاب را برای خود بگیرند. میرحسین موسوی که در فتنه 88 سردمدار آشوبگران خیابانی بود، تدوین یک قانون اساسی جدید را برای کشور تجویز کرد. او در تازهترین اقدام، با صدور بیانیهای مضحک ضمن حمایت از آشوبگران و تروریستهایی که در چند ماه گذشته کمر به نابودی ایران بسته بودند، خواستار همهپرسی درباره یک قانون اساسی جدید شد. موضع موسوی در نهایت با استقبال بدنامترین چهرههای ضدانقلاب نیز همراه شد، تا جایی که فرزند شاه مخلوع نیز از موضع وی استقبال کرد. 24 ساعت پس از بیانیه موسوی بود که مهمترین شریک سیاسی وی، محمد خاتمی نیز با انتشار بیانیهای که قرار بود لحنی آرامتر داشته باشد، به تکرار مواضع موسوی پرداخت. خاتمی هر چند در بیانیه خود ابتدا مدعی میشود خواهان تغییر قانون اساسی نیست اما در عمل نقشه راه تغییر قانون اساسی و سلب اختیار از نهادهای انقلابی همچون شورای نگهبان را طرح میکند. خاتمی با اقرار به بلاموضوع شدن اصلاحطلبان در جامعه، درخواست ائتلاف با دیگر جریانها را برای پیدا کردن جایگاه رهبری در میان آشوبگران خیابانی طرح کرد.
موضع خاتمی را هرچند میتوان تکرار تهدیدات موسوی با ادبیاتی کمابیش در چارچوب اصلاحطلبی (و نه براندازی) خواند اما بیش از همه یادآور استراتژی آشنای اصلاحات است؛ طرحی که ابتدا بیشترین همزبانی را با براندازان پیدا میکند و سپس با ملایم کردن پیشنهاداتش خود را به عنوان نیرویی میانجی برای جلوگیری از میدانداری براندازان و نیروی رادیکال معرفی میکند. در همین زمینه حزب اتحاد ملت ایران که به شعبه دوم حزب منحل شده مشارکت مشهور است، اخیرا با انتشار بیانیهای درباره مواضع خاتمی و موسوی همین استراتژی را پی گرفت. در بخشی از این بیانیه آمده است: «این ۲ بیانیه (موسوی و خاتمی) آغاز فصلی نوین در حیات سیاسی کشور است. نه دیگر اصلاحات به رهبری محمد خاتمی بنای بازگشت به اصلاحات متعارف مبتنی بر تمرکز تلاشها برای ورود به قدرت به هر نحو و مقدار ممکن یا تکرار شیوههای به پایان رسیده سیاستورزی نیابتی را دارد، نه بدنه اجتماعی اصلاحات حاضر به تکرار آن تجربههاست و نه آنچه را برخی تلاش میکنند اینهمانی بین موضع اخیر میرحسین موسوی با براندازی متعارف القا کنند، قرین به صحت میدانیم... از جانب دیگر، راهبرد خاتمی ظرفیتهای بیشتری برای سیاستورزی در چارچوب ممکنات موجود را متبادر میکند که البته تفاوتش با گذشته، جامعهمحوری، صراحت و خط قرمزهای جدیتر از پیش است».
* خیال باجگیری در سر گردنه اغتشاشات
در این فضا، فرضی که هر روز بیش از پیش رنگ واقعیت به خود میگیرد، آن است که اصلاحطلبان میکوشند با مانور روی مواضع رادیکال موسوی که ترجمانی کمنقص از شعارهای براندازان است، خود را واجد قدرت ارتباطگیری با بخش رادیکال جامعه نشان دهند و پس از آن با ارجاع همگان به بیانیه خاتمی که لحن ملایم شده مواضع موسوی است، شرایط را برای بازگشت خود در قامت یک منجی سیاسی فراهم کنند.
غربگرایان که بیشترین نقش را در بالا بردن نارضایتی اجتماعی در یک دهه گذشته داشتند و باعث یک دهه عقبماندگی کشور شدند، خیال بازگشت به صحنه جرم را در سر میپرورانند. با این حال تردستی سیاسی آنان معرفی خود به عنوان منجی است. به بیان دیگر جریانی که هم جامعه از آنها عبور کرده و فاقد کمترین اقبال عمومی است و هم حاکمیت تجسم ناکارآمدی را در مدیریتشان دیده است، سعی میکند با ادبیاتی نزدیک به براندازی، نسخه حکومتی تجویز کند تا بلکه در این کشاکش، مجددا موضوعیت سیاسی خود را به دست آورد.
ارسال به دوستان
دولت آلمان در حمایت از جمشید شارمهد کاردار سفارت ایران را احضار کرد
خشم پدر تروریست
گروه سیاسی: اروپاییهای به ظاهر حامی حقوق بشر و انسانیت، یک بار دیگر پای کار تروریستها آمدند. این بار دولت آلمان نگران جان تبعه تروریست این کشور شد.
به گزارش «وطن امروز»، سهشنبه هفته جاری رسانه رسمی قوهقضائیه خبر داد جمشید شارمهد سرکرده گروهک تروریستی تندر پس از اتمام رسیدگی به پرونده و انجام تحقیقات، در دادگاه انقلاب تهران، به اتهام افسادفیالارض از طریق طراحی و هدایت اقدامات تروریستی به اعدام محکوم شد. جمشید شارمهد متولد ۱۳۳۴ تبعه ایران و دارای تابعیت مضاعف آلمان و اقامت آمریکاست. گروهک تروریست تندر اواسط سال ۱۳۸۲ توسط تعدادی از عناصر سلطنتطلب به سرکردگی فتحالله منوچهری و فرود فولادوند با رویکرد تئوریزه کردن تروریسم ضددینی در انگلستان تاسیس شد. این گروهک تروریست با بهرهگیری از رسانههای دیداری، شنیداری و مجازی مطالب توهینآمیزی علیه دین مبین اسلام منتشر کرده است. پس از انتخاب شارمهد در سال ۸۵ به عنوان سرکرده، گروهک از رویکرد نرم به رویکرد سخت و تروریستی تغییر مسیر میدهد و به اقدامات تروریستی در اماکن مذهبی، اقتصادی و حساس میپردازد، به طوری که اقدامات جنایتکارانه این گروهک، موجب ناامنی جامعه و به خاک و خون کشیده شدن مردم شد. بر اساس مستندات پرونده، جمشید شارمهد قصد انجام ۲۳ اقدام تروریستی داشته که موفق به انجام ۵ مورد آن شد. هدایت و رهبری گروهک تروریست تندر، ارتباط با مقامات و افسران اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی، بمبگذاری در میان عزاداران حسینیه شهدای شیراز در ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ که منجر به شهادت ۱۴ نفر و مجروحیت ۳۰۰ نفر شد، انفجار در کفشداری حرم مطهر امام خمینی(ره)، آتشسوزی در هتل جهان تهران هنگام ساخت و تهیه بمب جهت انفجار در حوزه علمیه آیتالله العظمی گلپایگانی(ره)، معاونت در تخریب عمدی از طریق آمریت در ایجاد انفجار دکل صدا و سیمای فارس، معاونت در اخلال در نظم عمومی از طریق ایجاد انفجار یک بمب صوتی در شهرستان آبدانان استان ایلام، معاونت در تحریق عمدی از طریق آمریت در تحریق عمدی پالایشگاه نفت شهرستان شاهرود و مباشرت در افشای اطلاعات طبقهبندیشده مختصات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از طریق رادیو ماهوارهای تندر در ۱۴ آبان سال ۹۶ و انتشار آن در برنامه تلویزیونی گروهک تندر از جمله اقدامات و جرائم جمشید شارمهد است. جمشید شارمهد مردادماه سال 1399 در پی یک عملیات بینقص از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، بازداشت و به ایران منتقل شد.
* حامیان تروریستها نگران شدند
در پی محکومیت جمشید شارمهد تروریست تبعه آلمان به اعدام، دولت آلمان با ابراز نگرانی درباره وضعیت شارمهد، به حمایت از این تروریست ضدایرانی پرداخت.
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان در واکنش به حکم اعدام جمشید شارمهد، در توئیتی نوشت: «حکم اعدام جمشید شارمهد غیرقابل قبول است. ما آن را بشدت محکوم میکنیم و از رژیم ایران میخواهیم این حکم را لغو کند».
وزارت خارجه آلمان نیز در بیانیهای از احضار کاردار ایران در برلین در ارتباط با حکم اعدام برای شهروند تروریست این کشور خبر داد. آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان ضمن اعلام احضار کاردار جمهوری اسلامی ایران، در بیانیهای مداخلهجویانه اعلام کرد: «به او (کاردار ایران) اطلاع داده شد ما نقض گسترده حقوق یک شهروند آلمانی را نمیپذیریم. از ایران میخواهیم حکم اعدام جمشید شارمهد را لغو کند و روند تجدیدنظر عادلانه را بر اساس حاکمیت قانون برای او فراهم کند». برلین همچنین در اعتراض به حکم اعدام شارمهد، ۲ کارمند سفارت ایران را عنصر نامطلوب خواند و به آنها دستور داد آلمان را ترک کنند. حمایتهای آلمان از جمشید شارمهد در حالی است که این تروریست اقدامات تروریستی متعددی را علیه مردم ایران سازماندهی و اجرا کرده است.
* ابراز نگرانی اتریش برای جاسوس این کشور
روز گذشته مقامهای اتریشی از احضار سفیر جمهوری اسلامی ایران در وین به وزارت خارجه این کشور خبر دادند. وزارت خارجه اتریش سفیر ایران در اتریش را در اعتراض به صدور مجازات زندان برای «یکی از شهروندان» اتریشی در تهران که در حال جاسوسی بود، احضار کرده است. بنا بر اعلام رسانههای خارجی، یک «مرد اتریشی» در ایران در رابطه با جاسوسی به 7 سالونیم زندان محکوم شده است. طبق اعلام وزارت خارجه اتریش، این فرد اکتبر ۲۰۲۲ بازداشت شده بود. وزارت خارجه اتریش اعلام کرد حکم صادره برای این فرد روز دوشنبه هفته جاری صادر شد و وزارت خارجه اتریش روز سهشنبه برای ابراز «اعتراض صریح» به این حکم، سفیر تهران در وین را احضار کرد. این وزارتخانه با بیان اینکه سفیر اتریش در ایران تاکنون در بازداشتگاه 3 بار با این فرد دیدار کرده است، افزود: «ما به استفاده از تمام امکانات برای ارائه بهترین حمایت کنسولی به او و سایر شهروندان اتریشی زندانی در سراسر جهان ادامه خواهیم داد».
***
تروریستهای الاحوازیه هم ژست دموکراسی گرفتند
طنزهای سیرک اخیر جریان ضدایرانی در بروکسل پایتخت بلژیک تمامشدنی نیست. در تصاویری که از تجمع گروههای ضدایرانی در بروکسل منتشر شده، عکسهایی از حضور گروهک جداییطلب و تروریستی الاحوازیه خودنمایی میکند. طنز ماجرا این است که تجزیهطلبان الاحوازیه با در دست داشتن پرچم و نماد این گروهک تروریستی، با شعار دموکراسی برای ایران، خواستار قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی اروپا شدند! نکته جالب توجه ماجرا این است که اعضا و طرفداران این گروه به دعوت علیرضا آخوندی از اعضای پارلمان سوئد و البته از برگزارکنندگان اصلی سیرک بروکسل به پایتخت بلژیک رفته بودند. گروهک تروریستی الاحوازیه (حرکت النضال) نیز به سرکردگی حبیب فرجالله چعب مثل گروه تندر در سالهای گذشته عملیاتهای تروریستی متعددی را علیه مردم ایران طرحریزی کرده که حمله به مردم غیرنظامی اهواز در مراسم رژه نیروهای نظامی در سال 97، از جمله آنها بود.
ارسال به دوستان
نگاهی به تعیین حداقل دستمزد 1402 کارگران
کارگران منتظرند
گروه اقتصادی: در حالی در روزهای اخیر نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولتی در حال چانهزنی برای تعیین حداقل دستمزد کارگران هستند که تجربه شیرین بهبود شاخصهای بازار کار پس از افزایش 57 درصدی حداقل دستمزد کارگران وجود دارد.
به گزارش «وطن امروز»، هر سال در بهمن و اسفند شورای عالی کار میزبان نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولتی برای تعیین حداقل دستمزد برای سال آتی است. در این شورا بر مبنای آخرین نرخ تورم و میزان هزینههای یک خانواده 3.3 نفره، میزان حداقل دستمزد تعیین میشود. با توجه به آمارهای رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار، میزان تورم در سال جاری حدود 50 درصد بوده اما تاکنون میزان سبد معیشت (هزینههای یک خانواده 3.3 نفره) تعیین نشده است. با مشخص شدن این ۲ نرخ، شورای عالی کار میتواند میزان افزایش حقوق را تعیین کند.
* سبد معیشت کمتر از 13 میلیون تومان نیست
میزان سبد معیشت در سال 1400 برای تعیین حداقل دستمزد سال 1401 قریب به 9 میلیون تومان تعیین شده بود. این رقم تاثیر قابل توجهی بر میزان حداقل دستمزد گذاشت و باعث شد این موضوع نسبت به سال گذشته قریب به 57 درصد رشد کند.
محمدرضا تاجیک، یکی از نمایندگان کارگران در شورای عالی کار در رابطه با میزان سبد معیشت سال گفته است: برای سال آینده با توجه به تورم، برآوردها نشان میدهد رقم سبد معیشتی کارگران نباید کمتر از ۱۳ میلیون تومان باشد، البته برخی اظهارنظرهای متناقض نیز در این رابطه مطرح میشود. وی ادامه داد: متاسفانه رقم تعیینی سبد معیشت عددی نیست که به عنوان دستمزد به کارگران پرداخت میکنیم و از سوی دیگر حقوق کارگران همیشه یک سال نسبت به تورم عقبتر است، دلیل هم آن است که حداقل دستمزد بر اساس تورم سال گذشته تعیین میشود. تاجیک بیان کرد: عددی که در کمیته دستمزد به آن میرسیم، با توجه به تورم تاثیرگذار در زندگی کارگران، نباید زیر ۱۳ میلیون تومان باشد.
همچنین نماینده دیگر کارگران در شورای عالی کار در رابطه با میزان افزایش دستمزد کارگران در سال 1402 گفته است: درآمد کارگران با توجه به نرخ تورم و رشد قیمت کالاهای پرمصرف دیگر جوابگوی هزینه زندگی آنها نیست و بعید به نظر میرسد رشد دستمزد کارگران برای سال آینده کمتر از ۵۰ درصد باشد.
علی خدایی در تشریح آخرین توافقات انجامشده در این شورا گفت: چانهزنیها برای تعیین حداقل مزد سال ۱۴۰۲ ادامه دارد؛ به عقیده من اگر میزان افزایش دستمزد کارگران برای سال آینده با این حجم تورم کمتر از ۵۰ درصد باشد جفا به قشر زحمتکش کارگر است.
سال 1401 در حالی آغاز شد که 15 میلیون کارگر به دلیل افزایش واقعی دستمزد پایه به میزان 57 درصد، تحویل سالجاری را کنار خانوادههایشان سپری کردند. امسال هم دولت سیزدهم با همان رویه سال گذشته - که مبتنی بر عدالتمحوری و بهبود معیشت کمدرآمدهاست - بر تعیین دستمزد واقعی متناسب با نرخ تورم و سبد معیشت بر اساس بند 2 ماده 41 قانون کار برای سال آینده اصرار دارد. در همین ارتباط، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی معیشت کارگران را دغدغه محوری وزارتخانه اعلام کرده و در این باره به بند 2 ماده 41 قانون کار اشاره کرده است؛ بندی که میگوید دستمزد کارگر باید متناسب با معیشت خانوار کارگری در کنار نرخ تورم تعیین شود.
* افزایش دستمزد، بیکاری به بار نیاورد
تعدیل نیروی کار با وجود افزایش 57 درصدی حداقل دستمزد در سال جاری به حداقل رسید که نشانی آن کاهش آمار نرخ مقرریبگیران بیمه بیکاری در سال جاری به مقدار بیش از 24 درصد بوده است. حتی میزان تعدیل نیروی کارگری در واحدهای تولیدی در 9 ماهه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال قبل بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته
است.
آنطور که علیحسین رعیتیفرد، معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: پیش از اعمال افزایش ۵۷ درصدی حقوق، کارگران حاضر نبودند با دستمزد پایین در کارخانهها و واحدهای تولیدی کار کنند و ترجیح میدادند به مشاغل دیگر در فضای مجاز روی آورند تا درآمد بیشتری داشته باشند که این اتفاق به ضرر بخش تولید بود. طبق گفته رعیتیفرد، بررسیها در شورایعالی کار نشان میدهد سهم دستمزد در افزایش تولید کمتر از ۱۰ درصد است. یکی از دغدغههای اصلی جامعه کارگری تنظیم روابط بین کارگر و کارفرماست که در این زمینه باید امنیت شغلی، معیشت و مسکن کارگران مورد توجه ویژه قرار گیرد.
حالا به نظر میرسد دولت با توجه به رشد نرخ تورم و افزایش هزینههای سبد معیشت که گفته میشود به بیش از 13 میلیون تومان رسیده است، توصیهاش به عنوان یکی از اضلاع سهگانه شرکای اجتماعی در کمیته دستمزد شورای عالی کار، افزایش حداقل نرخ دستمزد باشد. درخواست نمایندگان جامعه کارگری از دولتها نیز همواره این بوده که دستمزد پایه بر اساس بند 2 ماده 41 و در جلسات سهجانبه کمیته دستمزد تعیین شود. البته دولت سیزدهم در نخستین سال کاریاش این درخواست را عملیاتی کرد و امسال نیز به این رویه ادامه خواهد داد.
در این میان البته باید به این نکته توجه داشت که وضعیت اقتصادی فشار زیادی روی کارفرما نیز اعمال میکند. بر همین اساس نگاه متعادل به موضوع افزایش دستمزد این است که هم نسبت به وضعیت معیشت کارگران و هم نسبت به ملاحظات کارفرما، یک تصمیم متعادل اتخاذ کرد.
بهترین اتفاق برای میزان حداقل دستمزد کارگران اجرای تمام و کمال قانون کار است؛ موضوعی که تا پیش از سال 1400 به آن توجهی نمیشد و شاهد افزایش حداقل دستمزد کارگران با نرخهایی پایینتر از نرخ تورم بودیم.
در صورت اجرایی شدن قانون کار، میتوان امیدوار بود اقبال به مشاغل رسمی که عمدتا تولیدی نیز هستند، افزایش یابد که به معنای افزایش تولید و پویایی کارگاههای تولیدی است.
از سوی دیگر افزایش منطقی دستمزد کارگران سطح تقاضای موثر در اقتصاد کشورمان را افزایش میدهد و از این جنبه هم میتوانیم امیدوار به رشد اقتصادی و تولید باشیم.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|